- نویسنده : تحریریه ایلام فرهنگ صنعت
- ۰۸ آبان ۱۴۰۳
- کد خبر 12662
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /

علیرضا معراجی
در هفتمین روز آبان جمع رسانه ها جمع،
و میزبان مردی بود از جنس رسانه
حجت الاسلام دکتر کریمی تبار به رسم همیشگی با همکاری ارگانهایی همچون اداره کل ارشاد اسلامی و سایر نهادها دل را به درددل های رسانه ها گره زدند
در دیدارهای قبلی
از هر دری سخنی گفته می شد
با سبک های مختلف و با صوتهایی متفاوت
گاهی مملو از گله مندی و گاهی اعتراض و گاهی هم درخواست
اما قصه ی محفل امروز
قصه ای لبریز از بغض بود
تیترها پر از خشم بودند
و در پشت تریبون بر تیرها شوریدند
بی قرار و بی طاقت
از زخم های غزه گفتند
و تیرهایی که بر جان نحیفش می نشیند
قصه ی شب های بی خوابی کودکان
قصه ی شب های پر از کابوس
قصه ی عشق های پرپر شده
قصه ی عشق های ناکام و ناتمام
و حماسه های ماندگار پراز زخم غزه در جان تاریخ
هیچکس هیچ چیز برای خودش نخواست
هیچکس صدایش را بلند نکرد
صداها در هیاهوی غرش بمب های بی رحم نامردترین آدمای روزگار گمشده بود
از غزه گفتند و هر چه خواستند برای خود نبود
حتی در انبوه مشکلات تلنبار شده ی خودشان
باز چیزی برای خود نخواستند
در صدای گرفته و بغض آلودشان
آنچه خواستند برای غزه بود
برای مقاومت
برای مردم
برای کارگران
برای معیشت
برای اشتغال
برای ایران
رستمی از برگ ریزان پاییز در غزه گفت
پاییزی غمبار
از سروها و سنوار گفت
و از سرنوشت مشترک بلوط و زیتون
سنجیده باز از اندوه غزه گفت و شب های تاریک و بی رحم و تلخ کودکان غزه
فرج بیش از روزهای دیگر ویرا بود
مگر می شود در این روزهای تشخيص مرد از نامرد
روزهای تاختن سیاهی بر سپیدی
روزهای شاخ و شانه کشیدن دیوها ویرا ویرا نباشد
او از ایران گفت
از پایندگی ایران و دشمنی نامرد و البته ناچیز
و دغدغه ای با طعم در انتظار استاندار
محمدی هم ازغزه گفت
و نگاهی نگران از معیشت خانوده های کارگران
سایر مدیران از اقتدار ایران
از خلق اعتبار بی نظیر برای همه ی تاریخ و از اقتدار با دکترین آفند و پدافند جمهوری اسلامی
و آخر قصه دکتر کریمی تبار به مقایسه ی چهارشنبه سوری در ایران و حمله ی صهیونیسم پرداخت
مقایسه بین سرنوشت بله چشم قربان گوهای استبکار در منطقه و پرچمی که به نام استقلال، به نام اقتدار و به نام ایران در سرزمین ما بالاست
در محفل پر از اندوه و بغض گرفته ی امروز
دیدن معلم های دوران ابتدایی و راهنماییم
عالیجنابان: استادعطاءالله جمالوندی و استاد خداداد ابراهیمی جو سنگین جلسه را لطیف تر کرد و حال و هوایم برای آغازی دیگر بهتر کرد
https://ilamfarhangsanat.ir/?p=12662












