- نویسنده : تحریریه ایلام فرهنگ صنعت
- ۱۱ خرداد ۱۴۰۴
- کد خبر 13964
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
علیرضا معراجی
آغاز با شکراله رشیدی بود و پایان نیز هم.
هر چند در قامت داور اما افتخاری صدای بغض آلودش را دریغ ننمود
او از ناز و نیاز گفت
از غزال گریز پای غزل حافظ
شعرهای کهنه اش نو تر از شعر نو نیما
و سفید تر از شعر سپید شاملو
او هنر اساطیری هوره را از پدر به ارث برده بود
جوهر جانباز جنگ تحمیلی با چشمانی که یادگار یک انفجار بی رحم بودند
همه را به گریه انداخت:
چه ت به که م او یاد دنیاگه فانی
جوانی لی م گرتی ده نوجوانی
(دنیای فانی کدامین خوبی ت را یاد کنم
که جوانی م در نوجوانی از من گرفتی و خوبی هات را از من دریغ کردی!!!)
هوره، نغمهی سوزناک که انگار از عمق دل پدرانمان برمیخیزد، پر از خاطره و درد و دلتنگی
خاطره ی خستگی ها
اندوه هجران یار در ییلاق و قشلاق
رنج سختی ها و نداشته های زندگی
اندوه تمام اینها تنهایک دنگ هوره کمی التیام شان می داد
به قول استاد ارسلانی
ما زاگرس نشينان
در عصر مدرنیسم امروز هم اگر دلمان تنگ شود، آخرین گزینه آرامش مان باز هوره است
کهن ترین موسیقی اساطیری که خواستگاه و زادگاهش زاگرس است از ۷ هزار سال پیش تا هم اکنون
جشنواره هوره چوار با همهی حس و حال عمیقش تمام شد، اما گویی تکه ای از قلب ما را با خود برد و مراسمی بود که دلتنگی به جا گذاشت
اما به راستی آنهایی که آمده بودند، اهل دل بودند
ماشاءالله رستمی دل را از کف نسل قدیمی حاضر در سالن ربود
و بزرگانی را می دیدم که آرام می گریستند
سپاس از تمامی آنهایی که اراده کردند و پای اراده شان ایستادند که قصه ی اساطیری هوره در روزگاری که قحطی عشق است دوباره عاشقانگی و شاعرانگی ش را در سرزمین چوار از سر بگیرد
https://ilamfarhangsanat.ir/?p=13964
















